اقا این دیگه نتیجش قسم دادی منم رفتم دنبالش._.
بمولا دیگه نمیدم بیای ایراد بگیری میکشمت._.
هففف...دلم برای اینجا و پست گذاشتن تنگ شده بود:)
یه جا خونده بودم...بدترین حس فراموش شدن توسط کسیه که تو هیچ وقت نمیتونی فراموشش کنی...:>
چیز باحالی بود...هعی
رسما این دو سه روز مخ همه رو من یکی خوردم اینقدر پی ویاشون عر زدم...گفتن بهم خفه نشم با دیلدو میان برام استغفرالله
امشب میخوام برم اینستا برای اولین بار تو زندگیم...وای خدا اون روز رو نیاره که مامان بابام بفهمن...اول منو میکشن بعدم میرن سراغ فافام:")
کامنتا رو...باز میزارم...شاید یه پرنده اومد از اینجا رد شد و با منه دل شکسته افسرده حرف زد:)